منوی اصلی
مطالب پیشین
موضوعات وبلاگ
تدبر در قرآن
آیه قرآن
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
نویسندگان
دانشنامه سوره ها
سوره قرآن
درباره

به وبلاگ مؤسسه قرآنی صاحب الزمان(عج) خلیل شهر خوش آمدید.
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
کاربردی

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 32
بازدید دیروز : 6
بازدید هفته : 52
بازدید ماه : 128
بازدید کل : 199216
تعداد مطالب : 132
تعداد نظرات : 238
تعداد آنلاین : 1


 

ابن زياد به امام(ع) نوشت: اما بعد اى حسين! از ورودت به كربلا آگاه شدم. امير مؤمنان! يزيد به من نوشته كه سر بر بستر نرم خود ننهم و از خوردنى سير نشوم تا تو را [ كشته و ] به لقاى لطيف خبير برسانم، مگر آنكه به فرمان من و يزيد درآيى، و السّلام. امام(ع) چون نامه را خواند آن را افكند و فرمود:رستگار نباشند مردمى كه خشنودى خلق را بر غضب خدا مقدم داشتند.(ب)فرستاده ابن زياد گفت: اباعبدالله! پاسخ نامه چيست؟ فرمود: برای او در پيش ما پاسخى نیست، زيرا عذاب خدا بر وى حتم گرديده است. فرستاده به سوي ابن زياد برگشت و جواب را گفت. ابن زياد چون پاسخ امام(ع) را شنيد، بسيار خشمگين شد.









 

اينجا محل توقّف و شهادت ما است
 در روايتى از ابومخنف نقل شده كه: همه رهسپار شدند تا در روز چهارشنبه به دشت كربلا رسيدند. ناگهان اسب امام(ع) ايستاد. امام(ع) از آن پياده شد و بر اسب ديگرى سوار شد. آن نيز حركت نكرد. هفت اسب عوض كرد، ولى هيچ كدام حتى يك گام جلوتر نرفتند. امام(ع) چون اين امر شگفت را ديد، پرسيد: نام اين سرزمين چيست؟ گفتند: غاضريه. فرمود: آيا نام ديگرى دارد؟ گفتند: نينوا. فرمود: نام ديگرى؟ گفتند: ساحل فرات. باز پرسيد: نام ديگرى دارد؟ گفتند: كربلا. امام(ع) آهى كشيد و فرمود: دشت اندوه و بلا! سپس فرمود: از اينجا كوچ نكنيد كه به خدا سوگند اينجا خوابگاه شتران ما و جاى ريختن خونهاى ما و هتك حريم ما و محل شهادت مردان ما و ذبح كودكان ماست.به خدا سوگند همين جا [ عاشقان حق ] قبرهاى ما را زيارت كنند و جدّم رسول خدا(ص) به اين تربت نويدم داده است و در فرموده او خلاف نيست».









خطبه حسين بن على(ع) در مكه

 (الف) امام حسين(ع) چون خواست از مكه رهسپار عراق گردد به سخن ايستاد و فرمود: اَلْحَمْدُ لله وَ ما شاءَ الله وَ لا قُوّة اِلاّ بِالله و صَلّى الله عَلى رَسُولِه؛ مرگ بر انسان‌‌‌‌‌ها لازم افتاده همانند اثر گردن‌‌‌‌‌بند كه لازمه گردن دختران است و من به ديدار نياكانم آنچنان اشتياق دارم مانند اشتياق يعقوب به ديدار يوسف ...










دل مویه ای با کربلا از زنده یاد عبدالحسین محمدیان رباطی

سلام بر سرزمین تفتیده‌ی کربلا؛ سرزمینی که سراپای آن را عشق گرفته است؛ سرزمینی که خاکش شفابخش دردهای بی درمان است؛ سرزمینی که جگرگوشه‌ی علی و زهرا را در خود جای داده است؛سرزمینی که صدای«هیهات من الذله»‌ی حسین در آن به آسمان رفت و سقف آسمان ها را شکافت؛سرزمینی که در آن امامی ندای «هل من ناصر ینصرنی»سر داد و کسی جز تیغ های شمشیر و تیزی نوک نیزه ها پاسخش را نداد. سرزمینی که هنوز از آن صدای سیلی خوردن رقیه و العطش کودکان به گوش می رسد.

ای سرزمین تب دار کربلا که به حق، کرب و بلا نامیده شدی! می خواهم با سخنانی هر چند کوتاه از تو شکایت‌کنم. ای خاک! هنگامی که سر حسین بن علی را بریدند، بر بدنش اسب دواندند، خیمه هایش را آتش زدند، عباسش را قطعه قطعه کردند، سجادش را به زنجیر کشیدند، خاندانش را به اسارت بردند، چرا دهان باز نکردی و آنان را در کام خود فرو نبردی؟ ای آسمان! چرا آنان را در سیلاب گرفتار نکردی؟ ای باد! چرا آنان را در قهر خداگونه‌ی خویش گرفتار نکردی؟ کجا بودید ای پرستوهایی که اصحاب فیل را با آن همه هیمنه، زمین گیر کردید؟ چرا کسی به فریاد حسین نرسید؟می دانم چه می خواهید بگویید؛ می خواهید بگویید ما مانده بودیم که چه کنیم و حیرت زده نگاه می‌کردیمکه یک قوم، چقدر پست می شود که با امامش، با کسی که رسول خدا صلی الله علیه وآله درباره اش فرمود:«حسین منّی و انا من حسین» این گونه رفتار می کند. شاید شما هم سرّ این سکوت را نمی‌دانستید؛ سرّ آن این بود که زمین و زمان و تمام موجودات عالم تا ابد یزید و یزیدیان را لعنت کنند و سلام و صلوات خود را نثار حسین علیه السلام و اصحابش کنند:

السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین.

منبع: مجله پرسمان:: اسفند 1383، شماره 30

برای شادی روحش صلواتی اهدا کنید.










يك ايراد اساسي كه در جامعه شيعه وجود دارد و همه ما شيعيان ، ـ از خواص تا عوام ـ را در بر گرفته این است که ما شنيده ايم كه بايد به قرآن و عترت ، تمسك جست . قرآن را داريم ، اما عترت چه ؟ آخرين نفر از عترت رسول الله (ص) غايب است و دسترسي ما فقط به احاديث اهل بيت عليهم السلام است . ما بسياري از احاديث را مي بينيم و مي‌‌خواهيم برداشت كنيم . یکی در مسجد مي‌‌آيد و بين دو تا نماز مي‌‌خواهد صحبت كند . مي‌‌گويد براي مردم چه بگويم ؟ مي‌‌خواهد احاديث اخلاقي بگويد...

  اشكال در آنجاست كه هر موضوعي كه براي من و شما جلب توجه مي‌‌كند ، آن را بزرگ جلوه مي‌‌دهيم .










صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 14 صفحه بعد

فاطر،موسسه قرآنی صاحب الزمان خلیل شهر،سلوک گمنامی،یادمان شهدا،رهبر،ژنو،،جان کری،اوباما،قرار داد هسته ای،مهد کودک،شهرداری خلیل شهر،شهرداری بهشهر،موسه قرآنی ملامحبه،رباط،تکواندو،